نگارش هشتم -

باران محمدی

نگارش هشتم.

چشمانتان را ببندید و از صدایی که مبشنوید انشا بگویید

جواب ها

نیکی

نگارش هشتم

چشمانم را می‌بندم و به صداهای دور و برم گوش می‌دهم. صدای ملایم باد که با لطافت از میان درختان عبور می‌کند، حس آرامش خاصی به من می‌دهد. گاهی صدای پرنده‌ها را می‌شنوم که با سر و صداهای قشنگ خود، مانند نوازندگان طبیعت، دنیای آرام را زنده نگه می‌دارند. در کنار این صداهای دلنشین، صدای دور و نزدیک مردم هم به گوش می‌رسد؛ صدای خنده‌ها و گفتگوها که فضای شادی را ایجاد می‌کند. انگار هر یک از این صداها یک داستان برای گفتن دارند. صدای ماشین‌ها که در دوردست به آرامی می‌گذرد، به یادم می‌آورد که زندگی همیشه در جریان است، حتی وقتی که من برای یک لحظه سکوت می‌کنم. بسته بودن چشمانم به من این امکان را می‌دهد که بیشتر به صداها و احساساتم توجه کنم. صدایی که به گوشم می‌رسد، نه فقط شنیدنی است، بلکه به من یادآوری می‌کند که زندگی در هر لحظه در حال حرکت است و هر صدا گویای چیزی است که باید به آن توجه کنیم. این تجربه نشان می‌دهد که گاهی باید به جزئیات ساده گوش دهیم تا زیبایی‌های زندگی را بهتر درک کنیم. از توی نت نیست تاج یادت نره

سوالات مشابه